سفارش تبلیغ
صبا ویژن
یا دانشمند باش یا دانشجو یا شنونده و یادوستدار و پنجمی مباش که هلاک می گردی . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
از روی پلک شب
|| مدیریت || شناسنامه || پست الکترونیــک ||  RSS  ||  Atom  ||
خداوند بینهایت است و لامکان و بی زمان

حسینی ::شنبه 88/6/7 ساعت 12:4 عصر

ملاصدرا می گوید:
خداوند بی‌نهایت است و لامکان و بی زمان
اما به قدر فهم تو کوچک می‌شود
و به قدر نیاز تو فرود می‌آید و به قدر آرزوی تو گسترده می‌شود،
و به قدر ایمان تو کارگشا می‌شود
،

سایت علمی فرهنگی بینش جوان



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته های دیگران()

    سیره‏ عملی امام خمینی (ره) در ماه رمضان

    حسینی ::شنبه 88/6/7 ساعت 12:4 عصر

    عالمان ربانی، چلچراغ‏های پر فروغی هستند که در هرعصری، در آسمان علم و عمل می‏درخشند، و با کسب نور و گرما از خورشید رسالت و امامت، بر زمینیان تجلی می‏کنند و آنان را به سوی منابع نور و برکت دودمان وحی، رهنمون می‏سازند، و بر بال عرفان ناب محمدی صلی الله علیه وآله نشانده، بر مشکات ملکوت، عروج می‏دهند.
    در میان دین باوران کفر ستیز، چهره محبوب قرن، فقیه تیزبین سیاست مدار، فیلسوف، عارف ژرف نگر، عالم متخلق و رهبر و بنیان گذار جمهوری اسلامی، حضرت امام خمینی رضوان الله علیه، از موقعیتی والا و ویژه برخودار است، زیرا روزها و ساعت‏ها و لحظه‏های عمر او، با مراقبه و محاسبه سپری شد و صدها آیه قرآن را مجسم ساخت و عینیت ‏بخشید. در این مبحث به سیره عملی امام می پردازیم تا ره توشه ای برای عاشقان ماه رمضان باشد.
    حضرت امام (رحمت الله علیه) توجه ویژه‏ای نسبت ‏به ماه رمضان داشته و بدین جهت، ملاقات‏های خودشان را در ماه رمضان تعطیل می‏کردند و به دعا و تلاوت قرآن و... می‏پرداختند.
    و خودشان می‏گفتند: «خود ماه مبارک رمضان، کاری است (1) .
    یکی از اعضای دفتر ایشان، دراین باره می‏گوید:
    پنجاه سال است که نماز شب امام، ترک نشده است. امام در بیماری و در صحت و در زندان و در خلاصی و در تبعید، حتی بر روی تخت ‏بیمارستان قلب هم نماز شب خواندند
    یکی از یاران امام، در این باره گفته است :
    در این ماه، ایشان شعر نمی‏خواندند و نمی‏سرودند و گوش به شعر هم نمی‏دانند . خلاصه، دگر گونی خاصی متناسب با این ماه در زندگی خود ایجاد می‏کردند، به گونه‏ای که این ماه را، سراسر، به تلاوت قرآن مجید و دعا کردن و انجام دادن مستحبات مربوط به ماه رمضان سپری می‏کردند. (2)
    ایشان، به هنگام سحر وافطار، بسیار کم می‏خوردند، به گونه‏ای که خادم‏شان فکر می‏کردند که امام، چیزی نخورده است (3)
    حضرت امام رحمة الله علیه درباره رمضان چنین می‏سرایند:
    ماه رمضان شد، می و میخانه بر افتاد عشق و طرب و باده، به وقت ‏سحر افتاد
    افطار به می کرد برم پیر خرابات
    گفتم که تو را روزه، به برگ و ثمر افتاد
    با باده، وضو گیر که در مذهب رندان
    در حضرت حق این عملت ‏بارور افتاد (4)
    عبادت و تهجد
    از جمله برنامه‏های ویژه‏ حضرت امام (رحمت الله علیه) در ماه مبارک رمضان ، عبادت و تهجد بود. امام عبادت را ابزار رسیدن به عشق الهی می‏دانستند و به صراحت ‏بیان می‏کردند که در وادی عشق، نباید به عبادت به چشم وسیله‏ای برای رسیدن به بهشت نگاه کرد (5)
    اکثر آشنایان امام نقل می‏کنند که ایشان از سن جوانی، نماز شب و تهجد، جزء برنامه‏هایشان بود.
    بعضی از نزدیکان ایشان می‏گفتند که وقتی در ظلمت و تاریکی نیمه‏ شب، آهسته وارد اتاق امام می‏شدم، معاشقه امام را با ایزد احساس می‏کردم و می‏دیدم که با خضوع و خشوعی خاص، نماز می‏خواندند و قیام و رکوع و سجود را بجا می‏آوردند که حقا وصف ناپذیر بود. با خودم فکر می‏کردم که شب امام، حقیقتا، لیلة القدر است (6) .
    یکی از اعضای دفتر ایشان، دراین باره می‏گوید:
    پنجاه سال است که نماز شب امام، ترک نشده است. امام در بیماری و در صحت و در زندان و در خلاصی و در تبعید، حتی بر روی تخت ‏بیمارستان قلب هم نماز شب خواندند (7) .
    امام توجه خاصی به نوافل داشتند و هرگز، نوافل را ترک نمی‏کردند. نقل شده است که امام، در نجف اشرف، با آن گرمای شدید، ماه مبارک رمضان را روزه می‏گرفت و با این که در سنین پیری بودند و ضعف بسیار داشتند، تا نماز مغرب و عشاء را به همراه نوافل به‏جای نمی‏آوردند، افطار نمی‏کردند! و شب‏ها تا صبح، نماز و دعا می‏خواندند و بعد از نماز صبح، مقداری استراحت می‏کردند و صبح زود، برای کارهایشان آماده می‏شدند (8)
    خانم زهرا مصطفوی می‏گوید:
    راز و نیاز امام و گریه‏ها و ناله‏های نیمه شب ایشان، چنان شدید بود که انسان را بی اختیار، به گریه می‏انداخت (9)
    یکی از اساتید قم نقل می‏کرد: شبی میهمان حاج آقا مصطفی بودم. ایشان، خانه‏ جداگانه‏ای نداشتند و در منزل امام زندگی می‏کردند. نصف شب از خواب بیدار شدم و صدای آه و ناله‏ای شنیدم، نگران شدم که مگر اتفاقی افتاده است، حاج آقا مصطفی را بیدار کردم و گفتم: «ببین چه خبر است!» . ایشان نشست و گوش داد و گفت: «صدای امام است که مشغول تهجد و عبادت است‏» (10)
    یکی از همراهان امام در نجف، اظهار می‏کرد که امام خمینی در ماه مبارک رمضان، هر روز ده جزء قرآن می‏خواندند ، یعنی در هر سه روز، یک بار قرآن را ختم می‏کردند
    در ماه مبارک رمضان، این شب زنده داری و تهجد، وضعیت دیگری داشت. یکی از محافظان بیت می‏گوید در یکی از شب‏های ماه مبارک رمضان، نیمه شب، برای انجام کاری مجبور شدم از جلوی اتاق امام گذر کنم. حین عبور، متوجه شدم که امام، زار زار گریه می‏کردند! هق هق گریه‏ امام که در فضا پیچیده بود، واقعا مرا تحت تاثیر قرار داد که چگونه امام، در آن موقع از شب، با خدای خویش راز و نیاز می‏کند. (11)
    آخرین ماه مبارک رمضان دوران حیات امام، به گفته‏ ساکنان بیت، از ماه مبارک رمضان‏های دیگر متفاوت بود! به این صورت که امام همیشه، برای خشک کردن اشک چشم‏شان دستمالی را همراه داشتند، ولی در آن ماه مبارک رمضان، حوله‏ای را نیز همراه برمی‏داشتند تا به هنگام نمازهای نیمه شب‏شان، از آن استفاده کنند! (12)
    توجه ویژه به قرآن
    امام خمینی (رحمت الله علیه) توجه خاصی به قرآن داشتند، به ‏طوری که روزی، هفت ‏بار قرآن می‏خواندند!
    امام در هر فرصتی که به ‏دست می‏آوردند، ولو اندک، قرآن می‏خواندند. بارها دیده شد که امام، حتی در دقایقی قبل از آماده شدن سفره - که معمولا به بطالت می‏گذرد - قرآن تلاوت می‏کنند ! (13) امام بعد از نماز شب تا وقت نماز صبح، قرآن می‏خواندند . (14)
    یکی اطرافیان امام می‏گوید:
    امام در نجف، چشم‏شان درد گرفت و به دکتر مراجعه کردند. دکتر بعد از معاینه‏ چشم امام گفت: «شما باید چند روزی قرآن نخوانید و به چشم‏تان استراحت ‏بدهید» . امام خندیدند و فرمودند: «دکتر، من، چشم را برای قرآن خواندن می‏خواهم! چه فایده‏ای دارد که چشم داشته باشم و قرآن نخوانم؟ شما یک کاری کنید که من بتوانم قرآن بخوانم. » (15)
    و در ماه رمضان یکی از همراهان امام در نجف، اظهار می‏کرد که امام خمینی در ماه مبارک رمضان، هر روز ده جزء قرآن می‏خواندند ، یعنی در هر سه روز، یک بار قرآن را ختم می‏کردند . (16)
    علاوه بر آن، هر سال چند روز قبل از ماه مبارک رمضان ، دستور می‏دادند که چند ختم قرآن برای افرادی که مد نظر مبارکشان بود، قرائت ‏شود . (17)
    گزیده هایی از توصیه‏ها و سفارش‏های امام به مناسبت ماه مبارک رمضان
    شما در این چند روزی که به ماه رمضان مانده، به فکر باشید، خود را اصلاح کرده، توجه به حق تعالی پیدا نمایید.
    از کردار و رفتار ناشایسته خود ، استغفار کنید! اگر خدای نخواسته، گناهی مرتکب شده‏اید، قبل از ورود به ماه مبارک رمضان ، توبه کنید! زبان را به مناجات حق تعالی عادت دهید! مبادا در ماه مبارک رمضان، از شما غیبتی، تهمتی و خلاصه گناهی سر بزند و در محضر ربوبی، با نعم الهی و در مهمان سرای باری تعالی، آلوده به معاصی باشید! شما اقلا، به آداب اولیه‏ روزه عمل نمایید و همان ‏طوری که شکم خود را از خوردن و آشامیدن نگه می‏دارید، چشم و گوش و زبان را هم از معاصی باز دارید! از هم اکنون بنا بگذارید که زبان را از غیبت، تهمت، بدگویی و دروغ نگهداشته، کینه، حسد و دیگر صفات زشت ‏شیطانی را از دل بیرون کنید!
    امام در هر فرصتی که به ‏دست می‏آوردند، ولو اندک، قرآن می‏خواندند. بارها دیده شد که امام، حتی در دقایقی قبل از آماده شدن سفره - که معمولا به بطالت می‏گذرد - قرآن تلاوت می‏کنند
    اگر با پایان یافتن ماه مبارک رمضان، در اعمال و کردار شما هیچ گونه تغییری پدید نیامد، و راه و روش شما با قبل از ماه صیام فرقی نکرد، معلوم می‏شود روزه‏ای که از شما خواسته‏اند ، محقق نشده است.
    اگر دیدید کسی می‏خواهد غیبت کند، جلوگیری کنید و به او بگویید! «ما، متعهد شده‏ایم که در این سی ‏روز ماه مبارک رمضان، از امور محرمه خود داری ورزیم.» و اگر نمی‏توانید او را از غیبت ‏باز دارید، از آن مجلس خارج شوید! ننشینید و گوش کنید! باز تکرار می‏کنم تصمیم بگیرید در این سی روز ماه مبارک رمضان، مراقب زبان، چشم، گوش و همه‏ اعضاء و جوارح خود باشید.
    توجه بکنید که به آداب ماه مبارک رمضان عمل کنید; فقط، دعا خواندن نباشد، دعا به معنای واقعی‏اش باشد . (18)
    پی نوشت ها

    1- پا به پای آفتاب، ج 1، ص 286 .
    2- برداشت‏هایی از سیره‏ امام خمینی( ره) ، ج 3 ، ص 90 .
    3- همان، ص 89 .
    4- روزنامه‏ جمهوری اسلامی، مورخ 8/1/69 .
    5- روزنامه جمهوری اسلامی، 20 / 11 / 64 .
    6- امام در سنگر نماز، ص 83 / هزار و یک نکته، حسین دیلمی، نکته 129 .
    7- هزار و یک نکته، حسین دیلمی، حبیب و محبوب، ص 53 / سیمای فرزانگان، ص 180 .
    8- سیمای فرزانگان، ص 159 / برداشت‏هایی از سیره‏ امام خمینی( ره) ، ج 3 ، ص 99 .
    9- برداشت‏هایی از سیره‏ امام خمینی (رحمت الله علیه) ، ج 3 ، ص 132 .
    10- همان، ص 286 .
    11- هزار و یک نکته، حسین دیلمی، نکته 104 / جلوه‏ای از خورشید ، ص 90 .
    12- برداشت‏هایی از سیره‏ امام خمینی ، ج 3 ، ص 126 .
    13- پا به پای آفتاب، ج 1، ص 270 .
    14- برداشت‏هایی از سیره‏ امام خمینی ، ج 3 ، ص 198 .
    15- همان، ص 7.
    16- همان .
    17- پا به پای آفتاب، ج 1 ص 181 .
    18- سیمای فرزانگان، صص 159 و 161 برداشتهایی از سیره‏ امام خمینی، ج 3 ، ص 8 .


  • کلمات کلیدی :
  • نوشته های دیگران()

    چرا آقا بیاد !!!!؟؟؟؟

    حسینی ::شنبه 88/6/7 ساعت 11:55 صبح


     

    فعلا :

    آنچه کادر باید بدانند : (جدید)

    http://www.rahpouyan.com/article/showsub.asp?sid=945

    سلام . اعیاد شعبانیه و امروزو به همه تبریک عرض می کنم

    راستی چرا اقا نمیا ؟ نه ! چرا بیاد !!!؟ یه کمی دقت

      روایت از امام صادق(ع) : به زیادی نماز و روزه ی مردم فریب نخورید. زیرا چه بسا انسان به نماز و روزه عادت کند تا جایی که اگر ترک کند به هراس افتد.
    آنها را به راستگویی و امانتداری امتحان کنید.
    امام زمان وقتی که می خواهد یارانش را انتخاب کند، در میان نمازگزارانی می گردد که راستگو و امانتدار هستند. نه در میان همه ی نمازگزاران؛ پس ویلٌ للمصلین چه معنایی می دهد؟؟!
    صدق یعنی صافی؛ یعنی اطمینان داری که هر حرفی زد، به نفع تو است.حالا جامعه ما با صدق و راستی و معنویت و منطق در همه ارکان چقدر اشناست ؟ کافیه برای ظهور ؟ مطمئن نیستم
    روایت از پیامبر اکرم (ص) :
     آیا می خواهید شما را به بهترین اخلاق دنیا و آخرت آشنا کنم؟
    1.  از کسی که به تو ظلم کرده است، بگذری.

    2.  کسی که با تو قطع ارتباط کرده است، تو با او ارتباط برقرار کنی.
    3.  به کسی که به تو بدی کرده است، خوبی کنی.
    4. به کسی که در موقع نیازت به تو کمک نکرده است، موقعی که نیاز دارد کمک کنی

    در جامعه ما این رفتار واقعا جا افتاده ؟ اینجوری نیستیم بخدا

    برای ارتباط با امام جامعه ما شرایط لازمو داره ؟ ببینید

    ذات بشر از آلودگی جسمی بیزار است. این حالت در فطرت انسان نهفته است. دو اتاق را در نظر بگیرید: یکی اتاقی که در آن بهترین و چشمگیرترین غذاها را گذاشته اند، اما هیچ اندازه به نظافت در و دیوار آن رسیدگی نکرده اند و دیگری اتاقی معمولی با غذاهایی ساده و معمولی، ولی با نظافت خیلی خوب؛ میل ذاتی شما این است که به طرف اتاق دوم می روی.
    کسانی که ادبیات مصرف را در جهان امروز حاکم کرده اند، معتقدند مردم بیشتر از اینکه نگاه کنند که داخل یک بسته چیست، به بسته بندی و ظاهر آن نگاه می کنند. در نتیجه میل به نظافت و پاکیزگی جسمی یک میل فطری است؛
    آلودگی جسمی همیشه نفرت زاست.

    - انسان ها ذاتاً حاضرند نجاست و کثیفی ظاهری را تحمل کنند اما به کثیفی روحی نزدیک نشوند. یعنی نسبت به ناپاکی روحی خیلی بیشتر اذیت می شوند. چون ناپاکی جسمی با مواد شوینده براحتی پاک می شود ولی ناپاکی روحی به این راحتی از بین نمی رود.

    -  مثال: در مقابل یک خوک دو منظره ایجاد کنید: یک منظره لجنزار و نجاسات و دیگری منظره ی خیلی تمیز و خوب؛ این خوک مستقیم به طرف لجن می رود !


    نتیجه: برای انسان کثیف، کثیفی مطلوب است و برای انسان پاک، پاکی.

    امام پاک است؛ چه از نظر جسمی و چه از نظر روحی. آیه ی شریفه ی قرآن راجع به لمس کردن می فرماید: لا یمسّه الّا المطهرون: قرآن را لمس نمی کنند مگر کسانی که پاک باشند.
    اینجا منظور از «یمسه»، فقط لمس کردن آیه نیست؛ اگر بود می فرمود مسح نکنید این را مگر با وضو. اما می فرماید قرآن را لمس نمی کنند مگر کسانی که پاک باشند.

    امام قرآن ناطق است. کسی امام را حس نمی کند، لمس نمی کند مگر این که پاک باشد.

    به میزانی که پاک باشی، می توانی با امام رابطه برقرار کنی. به میزان ناپاکی روحی و جسمی ات، از امام دورتر می شوی.


    دلایل دوری از امام زمان(عج):


    1. آلودگی روحی و جسمی.

    2. عدم اطلاع از اینکه میزان پاکی ما چقدر در میزان نزدیکی ما مؤثر است!

     

    آیه ی قرآن: یا ایها الذین آمنوا اتقواالله و کونوا مع الصادقین.

     

    امام صادق(ع) می فرماید: صادقین ما هستیم.
    اول ارتباطت با خدا را بر مبنای تقوا بگذار و بعد بیا و با امامت باش.

    به هر میزانی که انسان ها خودشان را پاک کنند، ارتباطشان با امام و با این موجود سرتا پا پاکی و عظمت بیشتر می شود؛ گفتیم که امام آب است، زلال است.

    عقب تر یا جلوتر از امام حرکت کردن. جامعه ما یاد گرفته ؟ می تونه امتحان پس بده ؟ اینو دیگه اصلا مطمئن نیستیم . یعنی یقین دارم نه

     

    آنقدر دور از امام حرکت می کند که مسیر امام را گم می کند و امام از چشمش غائب می شود!

    می گوید من کجا و علی کجا؟! من کجا و سلمان کجا؟! آنقدر دور می شود که فکر نمی کند بتواند از امامش پیروی کند.
    جمله ی مشهوری که باید آنرا در زندگیتان مصداق قرار دهید و صدها میلیون تجربه در پشتش وجود دارد:

    آقا امیرالمؤمنین در نهج البلاغه می فرماید:
    نمی بینم افراط گری مگر اینکه به تفریط دچار شود.

    علی(ع) با عین الله؛ چشم خداوند که از اول تا آخر خلقت را نگاه می کند، می گوید نمی بینم!
    شک نکنید که افراط ها همیشه تفریط بدنبال دارد، یقین بدانید. ابراز محبت های افراطی، افراط در دوستی، روابط فامیلی، روابط اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و ...هر جا افرط دیدی، یقین بدان پشتش تفریط است.تفرقه ی جسمی، روحی و عاطفی شیعیان.
    تمرین صدق و راستی و ولایت پذیری و همدلی از اعمال شعبان است . تمرین دوری از عصیبت و تعصب و بازگشت به منطق و فرامین الهی . جامعه ما مردش هست ؟ خب یااااا علی


    امام زمان(عج) در توقیعی خطاب به شیخ مفید فرمودند:

    اگر شیعیان ما در وفا به عهدی که به گردن آن ها بود، یک دل و یک صدا بودند، هرگز یمن دیدار ما از آن ها به تاخیر نمی افتاد. ما را از آنان حبس نمی کند مگر آنچه از اعمال ناپسند آن ها به ما می رسد و ما از آنها چنین انتظاری را نداشتیم.

    یک دل یعنی همانقدری که تو برای خودت اهمیت داری، برای بغل دستی و نفر جلویی و پشت سری هم اهمیت قائل باشی.


    بعد از یک دل فرمودند یک صدا؛ اگر شیعیان یک دلی شان را اعلام می کردند: یا اهل العالم ! علیکم بالجماعات.

     

    من رفتم تا رمضان مشهد . حتما حتما دعا گوی همه هستم . اومدم کامنتا رو می بینم . حلااااااااااااااالم کنید . ارادتمند و کوچیک همه تونم



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته های دیگران()

    اعتکاف 88 - همدلی زیر سایه خدا

    حسینی ::شنبه 88/6/7 ساعت 11:55 صبح

    وبلاگ کلبه غم من بروز شد :
    http://kolbeyegham.persianblog.ir/

     

    اعتکاف بزرگ 25000 نفری جوانان شیراز

    etekaf88_logo.jpg

     01.gif

    شامل قسمت های مختلفی از جمله :

    اخبار ، گزارش ، گزارش تصویری ، سخنرانی ، صوت ، فیلم و نماهنگ 

     بزرگان در اعتکاف ، اعتکاف در رسانه ها ، درباره اعتکاف ، پخش مستقیم مراسم ها 

        16.gif  cloob5.jpg

    وبسایت های اعتکاف های قبل :

    اعتکاف 82               اعتکاف 83             اعتکاف 84 

    اعتکاف 85          اعتکاف 86          اعتکاف 87

     نوشته هایم از  اعتکاف 82 تا 87 بزحمت یکی از دوستان :

     http://seyyedanjavi-etekaf.blogfa.com/

    ----------------------------

    پست چهارم : 24 / 4 / 88

    اعتکاف دوم هم تمام شد

    این دوسال اخیر که از اعتکافا کمتر می نویسم بدلیل کار کامل سایته که همه چیزو میاره و امسال بهتر از همیشه . ممنونشونم . از همه چیز بیشتر امسال زحمات کادر بارز بود که در جای خودش بهش می پردازم

    اما امسال به نتیجه ای جدید رسیدم . میون آه و ناله ها و ضجه های بچه ها و در کنار خنده ها و شادیاشون من غرق در سکوتی عمیق به همه چیز فکر می کردم . اصلا این محیط نورانی جون میده برا فکر کردن .

    محیط پاکی که بدون وسوسه شیطون و خارج از تیرگی ها و تاریکی ها درست می بینی . نباید وقتو هدر میدادم . به همه چیز و زندگیم و عاقبتم و ..... و دنیاو ایران و سیاست و خلاصه همه چیز فکر کردم و مثه همیشه خروجی هاشو در طول سال برای خودم و برخیشو برای بقیه بازنگری و اعلام می کنم

    یکیش اینه که راز برخی موندنا رو فهمیدم . برخی ممکنه هیچ لذتی در موندن نبرن و همیشه حیرون چرایی موندنشون باشن .

     اما رازش اینه که باید بمونی و زندگی کنی و خوشحال بنمایی!!؟ تا دل عده ای شاد باشن و عده ای غصه رفتنتو نخورن و عده ای مشکلشونو با تو حل کنن و البته این مدل آدما باید بدونن که فلسفه موندنشون اینه و نامرادی ها و نامردی ها و بی مرامی های برخی مردم جزو روزیشونه . امید باینکه درک شوی و جزو خویشتن خواهی های !!!؟ مردم نباشی واهیست .

     دنیاست عزیزم . بساز . آآآآآباریکلا بابا

    نکته بعد اینکه فهمیدم به جایی رسیدم که دیگه هیچ چیزو خارج از قدرت خدا نمی دونم و هیچوقت گمان بد دیدن از خدا را ندارم و داد می زنم

    و فریاد می زنم :

    هرررررررر چی خدا بخواد خووووووبه

    و در آخر پست اعتکاف نگاهی بدوستان سفر کرده دارم و با این جمله مرحوم شریعتی آروم می گیرم

    اکنون تو با مرگ رفته ای و من اینجا تنها باین امید دم می زنم که هر نفس بتو نزدیک تر می شوم . این است زندگی من !!!!!؟ همین !!

    پست سوم : 18 / 4 / 88

    اعتکاف اول تموم شد . در وبسایت اعتکاف که بدون شک برترین وبسایت اعتکاف در نت است همه چیزو خیلی خوب اوردن . ببینید تا شاید جای خالی این حماسه رو در همه رسانه ها پر کند !!!!!!!؟ خلاصه روزگار خوبی بود که تا اعتکاف دوم در فردا شب باید هجرانشو تحمل کنم . آآآآاه

    سه روزی که گذشت حماسه ای دیگر از همدلی بود . چیزی که خیلی نیاز داشتیم . هزاران نفر جوان در کنار هم خندیدند و گریه کردند و بار دیگر خاطرات زندگی در روزهای سبز رو برام زنده کردن . روزایی که نه نفاقی بود و نه ریایی و نه زری بود و نه تزویری . نه کینه ای بود و نه حسادتی و فقط خدا بود و خدا بود

    یه روزی تو دل خدا بود .. جای من بین خوبا بود .. جبهه ها چه با صفا بود .. عقب افتادم میدونی .... تو خدای مهربونی

    بازم دیدم که غذا و خواب و دنیا مهم نبود و فقط خدا مهم بود . دیدم و حسرت خوردم که چقدر این پاکیها این روزه غریب شده و مهجور و منزوی و چقدر ملت پاک ایران زمینه دارند و چقدر برخی غرق در قدر ناشناسی ها و بی توجه به ....بگذریم !!!؟ آره

    دیدم که کسی دلش نمیومد مسجدو ترک کنه و دیدم که قدم ها چقدر کند بسمت خانه ها می رفت . دیدم که چشمهای اشکبار چه حسرت زده سلام نماز را داد و دیدم که ناله ها چقدر جانسوز سحرها را آذین می بست . دیدم که لباس سفید چقدر به قلب سفید میآمد

     و دیدم که لباس سیاه عزای زینب هم نتوانست نور درون بچه ها را کاهش دهد و ...... دیدم خودم را که سر در گریبان ارزو کردم همان ارزوی هر ساله اعتکافم را : خدایااااااا منو قربونی این بچه ها کن . دوسشون دارم عاشقشونم . اشک و خنده شونو می پرستم چرا که برخی اوقات فقط تواند !!!!؟ اینقدر گزارشای وبسایت کامله که بهتر دیدم کلی بنویسم . تا اعتکاف دوم البته اگر عمری بود و مجالی ! همییییییین

    پست دوم : 14 / 4 / 88

    با توجه به شرایط تلخ هفته های گذشته فکر می کردم در استقبال از اعتکاف امسال تاثیری رو ببینم . اما دیدم دست خدا رو در آدمایی با همه جور تفکر سیاسی که عاشقانه و با ولع و تعصب سعی داشتن تو مهمونی خدا جا بشن . تو سایت اعتکاف گزارششو ببینین

    و من مثه همیشه ناامید از تحولی شگرف و با دلی خسته تر از همیشه و چشمی کم سو تر از همیشه و ...... بی خیال ..... بازم خودمو داخل این خوبا جا می زنم و دست در دستشون فریاد می زنم : لا تقنطوا من رحمه الله

    خداااااااااااااا نمی بینمت . حست نمی کنم . تیرگی دنیا همه چیمو گرفته . و اینبار می نالم : اللهم یا کافی الفرد الضعیف . ارحم عبدک الذلیل

    پست اول : 9 / 4 / 88

    ایام ماه رجب و بوی خلوتی با خدا که نهایت نیاز امروزه ماست .

    اگر درون را نسازیم، آبادی های بیرونی شبیه افسانه است، بر این اساس «اصلاح خویش» را باید بزرگترین وظیفه تلقی کرد.

     می دانیم که «لذت مطلق» در این دنیا یافت نمی شود، چه خوب است مراقب باشیم که شیطان «منزل بین راه» را «مقصد و مقصود» برایمان جلوه ندهد.

    بامید نگاهی دوباره و مثل همیشه از یاری مهربان که هیچ یاری را مثل او بی توقع و مهربان نیافتم

    ان شالله بفضلش بتونیم قدمی ولو خیلی کوچک در جهت همدلی بین بچه ها بعد از التهابات اخیر برداریم . آرزوه دیگه افسوس ...... همین اول

     

     



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته های دیگران()

    آنارشیسم !؟

    حسینی ::شنبه 88/6/7 ساعت 11:55 صبح

    سلام .

    جمعه 29 / 3 / 88

    خدائیش این مطلب وبلاگم در 26 خرداد با فرمایشات امروز آقا مطلبی در تناقض داشت !؟؟ فصل الخطاب من فرمایشات آقاست . شما نیز مختارید پایان بحث و شروع همدلی اعلام می شود 

     نوکر و کوچیک همه شمام

    -----------------

    26 / 3 / 88

    فقط در چند شهر بزرگ :

     دوستیها بهم می خورد . حتی روابط فامیلی !! ملت بجان هم افتاده اند . بسیجی ها و نیروهای انتظامی مثه دهه شست در صحنه اند .

     معترضین فریاد می زنند . اوباش سوء استفاده می کنند .

    مذهبی ها و  زنان و دختران امنیت ندارند . در مجامع عمومی کتک کاری می شود . دو طرف می زنند . تر و خشک با هم می سوزند .

     راهپیمایی ها اعلام می شود . شیشه ها می شکند . مردم متنفر می شوند . رادیوهای بیگانه و آنتن کاملا فعالند .

     دوستان و هم محلی ها در مقابل هم جبهه می گیرند . بچه بسیجی ها می شوند لباس شخصی ها و باز هم چماق ها .

    سنگ ها و آتش سوزیها . همه نگرانند و متحیر . حق گم می شود .

    حرف صدا و سیما خریدار ندارد . دو طرق متهم بدروغ گویی هستند . سنگ روی سنگ بند نمی شود .

     حرف رهبری کاملا بی تاثیر می شود .

    تمام فرکانسهای دشمنان حامی و دلسوز ملت میشوند . تقلبه .

     فریاد واتقلبا ... دروغ نگو ... نزن .... بزن .... رای منو پس بده ..... مزدورا ..... مرگ بر منافق ...... دختر و پسر بی گناه کتک می خورند . از هر دو طرف !!! مردم برای رفت و آمد نگرانند .

    امروز این میلیونی مردم رو بخیابون می کشه و فردا اون !!!!!!!!!!؟ مردم از دین زده می شن . مردم از نظام زده می شن . هر روز باید راهپیمایی کنیم دیگه .

     با هلی کوپتر بشمریم دیگه !!؟

     تاثیرات منفی بر مردم غیر قابل انکار میشه . بوق بوق پیروزی رادیو فردا و .... غرب مستمسک پیدا می کنه .

    حماسه حضور و دمکراسی اسلامی که روز اول همه جهان رو به بهت و تحسین واداشته  به نگاهی منفی به حکومتی دروغ پرداز و دیکتاتور در چشم جهانیان تبدیل میشه .

    بهترین فرصت بعد از انقلاب به بدترین برهه بعد از انقلاب تبدیل می شه .

    دلم برای امام و رهبر و ملت بدبخت می سوزه .

    برخی دوستان من قهر می کنند و جواب سوال مرا هم نمی دهند .

     روش اعتراض به انتخاب باید در مجامع قانونی حل بشه یا در خیابان بدون مدیریت ؟

    این وسط دیگه حق و ناحق بسیاااااار میشه . چرا ؟

    چون این خصوصیت آنارشیسمه ؟ چاره ای نیست . هرج و مرج همینه . همه حق دارن هر کاری می کنن

    چرا ؟ چون جناب آقای موسوی بجای در پیش گرفتن مسیر قانونی برای اعتراض مردم رو به صحنه کشیده اند . می خواهند مشکل را در خیابان ها حل کنند و چه لجوجانه

    و من خسته ام . خیلی خسته . همه حرمتها شکسته شده .

    گور بابای هر کی دروغ میگه . اقای موسوی بجای اعلام راهپیمایی محبت کنید مستنداتتونو رو کنید تا من هم بر دروغگویی دولت نفرین بفرستم .

    شکافی را که لجاجت و بی تدبیری و جو زدگی شما ایجاد کرده تا سالها در بین ملت خواهد ماند . دستت را برای که تکان می دهی ؟ خداحافظی با اخوت بین ملته ؟

    من که خدا رو نمی شناسم . من بدم دنیا پرستم . عاقبتمو دارم می فروشم . قدرت طلبم .

     پول گرفتم . خطی ام . جناحی ام . کثیفم . هر چی همه میگن هستم .

    صد تا هم بالاش . اما شما صحابی امام . جنگجوی دهه شصت .

    پیر امروز . بیدارین ؟ شما که سر سبد گلهای عالمی و مظهر عطوفت و مهر و سبزی و عاشق بی مزد و مواجب ملتی دیگه چرا ؟؟؟؟؟ چکار کردین مهندس ؟ جبران میشه !!؟

    تخم نفرتی که کاشته شد الان هم برای زدودنش دیرست .

    کاش زیر خاک بروم و این روزگار را بر ملت نبینم .

    برادران و خواهران . نزنید . قانون داریم . اگر نشد بعد انقلاب کنید .

    ثابت شود تقلبه منهم انقلاب می کنم .

    خیلی سعی کردم جلوی خشم خودمو بگیرم تازه این شد .

    انجوی که از عشق و خدا می گفتی . عوض شدی . سیاسی شدی .

    خراب شدی . دین و دنیاتو فروختی . بدبخت ...... زمونه است دیگه .

    ساکت بشینم مملکتم پاره پاره بشه اما قداستم حفظ بشه !!!!؟

    گور بابای قداست . ولی من الانمو دوس ندارم .

     میذارن برم سر کار اصلی خودم !!!!!؟؟؟



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته های دیگران()

    خطبه های هفته انتخابات :

    حسینی ::شنبه 88/6/7 ساعت 11:55 صبح

    سلام .

    نتیجه نظر سنجی در کانون فرهنگی رهپویان وصال :

    http://www.rahpouyan.com/news/news_item.asp?NewsID=418

     

    پیام مقام معظم رهبری . همین الان :

    ملت ایران توانسته است موجبات رحمت الهی را همچنان حفظ کند !!

    اینجانب با فروتنی .... این موفقیت بزرگ را به ولی الله اعظم و امام بزرگوار تبریک عرض کرده و همگان را به شکر گزاری توصیه می کنم .

    رای 24 میلیونی یک جشن واقعی است که پیشرفت و شور و نشاط پایدار را تضمین کرده .... دشمنان در تلاشند با گونه هایی از تحریکات بدخواهانه شیرینی این رویداد را از کام ملت بزدایند ..... کاملا هوشیار باشید ..... روز مهربانی و بردباریست ...... نامزدها از رفتار و گفتار بدبینانه و تحریک آمیز پرهیز کنند . ........

    و ادامه پیام ........................


    بنظر شما - رای مرا پس بگیر - از کدام کانال ترویج می شود ؟؟؟

    مراقبین در پازل دشمن نباشیم ؟
    حرف ولایت !!!!؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

    تا کی پافشاری لجوجانخ برای قدرت طلبی ؟ چه چیزی بخطر افتاده ؟ هوشیاریم ؟؟؟

    خطبه آخر :

    اذا جاء نصرالله والفتح . و رایت الناس یدخلون فی دین الله افواجا . فسبح بحمد ربک واستغفره . انه کان توابا .

    می خواستم حرفایی تو خطبه آخر بزنم بنظرم رسید برای شیرینی کام مردم مناسب نیست . باشه تو فرصتی دیگه .

    اکنون وقت بازنگری 4 نامزد و طرفداراشون بر کاراشونه و وقت استغفار . طبق ایاتی که بالا اومد . یادمان نرود حرف امام ر ه :

    من به آقای بنی صدر عرض می کنم همه مشکلات ما از حب نفس است .

    در مورد مشکلات دوره قبل دولت راه کاری خواهم یافت تا از باب ناصحوا ائمه المسلمین عرض کنم .

    ادامه یافتن راه عدالت و ایمان و پیروزی بر ریا و سیاه نمایی و توسل به هر چیز برای هدف را تبریک عرض می کنم . همین !

     پنجشنبه :

    شور تبلیغات خوابید .

    صداها گرفته . پاها و دست ها خسته شده . بنزینا مصرف و ..... اینهمه زحمت برای خدا . تقبل الله . دروغگو انشالله

    البته اگه برای خدا باشه که عااالیه

    ساعت 4 صبح از قم رد میشم . پیرمرد رفتگر دوچرخه اشو بدیوار تکیه میده . جارو رو برمیداره و بادستی بر کمر به خیابونی که الان از طویله چیز ! تره نگاهی می کنه و آه می کشه .افسوس ای بر پدر ...... چیزه یعنی جیزه دیگه

    این چن روزه همه خوش بودنا . از پیر و جوون تا کودک . شبا آی این خیابون گردی حال میداد که نگو و نپرس . آآآآآآآآآآآآآآآآ بییییااااااااااااا دلقک سی اینا

    بدنهای خسته ای که صبح در رختخوابا آروم می گیرن و ذهنایی که راضین از شبی که خوش گذشت . جالب بود . دو طرف بهم فحش میدادن اما دعوا نمی کردن . هر دو طرف لذت می بردن . تفریحه دیگه !!!!؟ بغلبگذریم

    البته این انتخابات در تاریخ بی نظیره از نظر میزان مشارکت همه و همه با هر شرایطو سن و سالی . اما این آفات خودشو داره که می مونه برا خطبه جمعه . یعنی فردا ..... راستی فردا زنده ام !!!؟ راستی تر !!!؟ فردا آقا نیاد یییههههوووویییی

    چهارشنبه :

    تهرانم . امشب از خیابون شهید بهشتی تا میدون شهدا رو طی چهار ساعت !!!! اومدم .

    بابا این دیگه چه جور تبلیغاته !؟ نصف شهر داره می رقصه . طرفداران همه کاندیداها هم درگیر این عمل مجاهدانه !!؟ هستن . البته بنا به سوابق انقلابی !!! شون در میزان رقص و پایکوبی وبوق فرق دارن .

     البته من این همه بی نظمی و صدها هزار تن کاغذ تو خیابون ریخته  رو دارای کمترین تاثیر تبلیغاتی میدونم و بیشتر احساس میکنم این بهونه ایست برای

    قر در کمر خشک شده عده ای .

     اما نتیجه روانشناسی اخلاقیش اینه که بعد سی سال نظام اسلامی نتونسته راه شاداب و مشروعی برای شادی مردم پیدا کنه .
    خسته شدم ازین فضا . الان که نیمه شبه هم صدای فریاد همراه با حرکات موزون ملت میاد : ایول ایوله ایول . میر حسین یله ایول . احمدی یله ایول ......... !!!!؟


    شنبه :
    چرا جمعه قاط زدم ؟ خب نمی تونم ببینم مملکتی که روی خون بناگذاری شده اینجوری مثه گوشت قربونی مطمع قدرت طلبی ها بشه . یه عده دروغ میگن و میدونن هم که دروغ میگن ........ حاجی .... بچه ها قیچی شدن ........ بمونین . محکم . خدا با ماست ........ حساب های بانکی ..... کاخ . کوخ ........ سفره . صندلی ..... گوشت کیلو چنده ؟ .........  نه . خون لیتری چنده !!!؟

    یکشنبه :
    دلم برای حال و هوای مناجاتی تنگ شده . من رمضان می خوام . اعتکاف . مشهد . جبهه . شلمچه ......... اوایل تبلیغات همه خوب بودن و لبخند می زدن و همایشای شاد . حالا که کار داره جدی میشه و خطر رای نیاوردن و بقولی بر باد رفتن ها ..... دیگه اخم و داد و عصبانیت و در گیری . جالب اینه همه عین این بازیا سردمدار اخلاقم هستن !!!!؟

    دوشنبه :
    ببینی عزیز من . ببخشید وسط خطبه هاتون مزاحم شدما . مملکت صاحب داره . ما باید وظیفه مونو انجام بدیم . این جوش و شور زدنا مال بی توکلی حضرتعالیه . زیاده مصدع نمی شم . العاقل یکفیه الاشاره .

    ارادتمند : نفس الهیه حضرتعالی

    سه شنبه :
    دوباره سرخه چشمامون ... دوباره نم نم بارون ..... دوباره بی سر و سامون .... دوباره عاشقم من
    چیزی که می سوزاند و نمی سوزد عشق است . وقتی عشق میاد آروم میشم . اوضاع عالیه . این خبر آخره !! منم خوب خوبم . کلا خوبم . برخی وقتا قاط می زنم . از جمعه تا سه شنبه راه زیاده . از سه شنبه هم تا جمعه راه زیاد . سیاسی نویس نیستم . یعنی خوشم نمیاد . اما یه مشکل کوچولو : ببینید غیر ممکنه تمام حق نزد یکی جمع بشه مگه معصوم . پس نه سیاه مطلق داریم نه سفید مطلق . اینا هوای نفسه .

     بنظرم باید خیر الموجودین رو انتخاب کرد نه امام معصوم . کلی مشکل و کلیییی هم حسن تو دولت فعلی هست . مشکلاتو بعد انتخابات به یه نحوی خواهم گفت .

    اما محاسن موجود دولت فعلی رو خیر الموجودین کرده . همین !

    ------------------------------------------------

    خب جمعه ست و منم می خوام پراکنده بنویسم میشم خطبه دیگه !

     روزگار عجیبیه . نمی دونم من مریضم یا برخی دیگه . این همه شور و هیجان برای رسیدن بدنیا - اونم دنیای یکی دیگه ! - یه کمی اذیتم می کنه 

    کاش برای خدا کار انتخاباتی کنیم و گرنه خییییللللیییییی مسخره ست

    غیر از یه چیز دیگی هیچی تو دنیا برام رنگ و بو نداره . اخرتمونم که بلاتکلیفه . نمی دونم چی چی میشه . بابا چه خبره تو سیاست و مملکت داری . حااااال می کنی ؟  رای میدم بهر کی دلم بخواد . مال خودمه  اما فعلا با این همه شنیده قاطیم  بذار تا اواسط هفته

    کاملا بی ربط : سفرای فاطمیه ام زیاد شد و دسترسی به نت هم محدود .

    واااااااااااااای بذا بگم . بابا من نمی دونم چقدر دیگه هستم و بابت رفتنم نگراااااااااااااااااااااااااااااااااااااااانم . اه

    چه ربطی داشت ؟ خب فعلا یا بهتره بگم کلا حالم اینجوری شده

    موقع غذا خوردن . تو خیابون . تو جلسه تو کوفت و مرگ و ..... فقط تو مجلس خوبم . اینهمه مشاوره و کمک کردیم یکی بیاد کمک

    گرچه حتمااااااااااا بی فایده است . راستی به کی رای میدین ؟ زمینا هکتاری چنده ؟ بودجه ها ..... بیت المال عربیه

    فارسی بگو بی فرهنگ ...... بدو ببینم باز داره میگه خلیج عربی !!!!! ای نامرد . الگانزو روشن کن بریم ....... بی عدالت

    فامیلگرا ........ شکنجه شدم جوجه . کجا بودی بدبخت ...... بچه هات . زنت . خواهرت . مادرت . بی بیت .......... نگوووو اقا تخریبه . غیبت حرامه می برنت تو اتیشا بدبخت ..... ااااااااه یتیم ........ دختر حیرت زده شهید ...... من !!!!!!!!!!!!؟؟؟؟؟ هیچی قاط زدم

    بابا خودمم می دونم ............. هووووووی خطبه بودا . شعور نداری باید چه جوری شروع شه ؟؟؟؟ هااااا

    بسم الله ..... اوصیکم عباد الله و نفسی بتقوی الله ......


    بخدا ادامه میدم اگه مثه ..... نمردم . همین هفته  



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته های دیگران()

    سالگرد رسید و گذشت و می گذرد !؟

    حسینی ::شنبه 88/6/7 ساعت 11:55 صبح

    فروشگاه اینترنتی رهپویان :

    http://www.rahpouyan.biz/

     

    اصلاح الگوی مصرف :

    http://rahpouyan.com/vizhe/eslahemasraf/default.html

    تب فوتبال !!!!؟ :

    http://www.rahpouyan.com/sout/play.asp?id=1539&q=1&gid=/0/1/2/6/130/&gl=4

    روز شهادت استاد و معلم عشق و اعتقاد شهید مطهری را بر تمامی اساتید و معلمانم تبریک عرض کرده ارزوی سعادت دنیا و اخرت برایشان دارم .

    دوست داشتم مطلب مفصلی بنویسم اما فرصت نشد .

    اما بدانید همه شما معلم منید چرا که ادمی قابل تامل و تعلیم است .

    ارادت

    برنامه سخنرانی حقیر تا پایان تیر ماه

    http://rahpouyan.com/news/news_item.asp?NewsID=413

     

    دیروز سالگرد پرواز پرستوهای خونین بال حسینیه بود

    مشهد - سال تحویل 87 - فلکه آب

    بچه ها برای سال تحویل دارن می رن حرم . همه دم گرفتن : اینجا حرم عشق است ..... اینجا حرم لیلاست

    نمی دونم چرا به صفوف بچه ها خیره موندم !؟ صداها قاطی میشه . گردان های عازم به خط !! با نوای کاروان ..... ای لشگر صاحب زمان آماده باش آماده باش !!؟ وا !!!!!؟ یعنی چی آخه !!؟ یه نگاه بگنبد طلایی می ندازم . یا امام رضا ! امسال خبریه !؟ ........ با زمزمه بچه ها همراه میشم : یا مقلب القلوب والابصار

    تهران - 9 / 1 / 87 - تنهام

    دلم گرفته . خیلییییییییییی . بعد اینهمه مدت چی شده من اینقدر هوای روزای سبزو کردم !؟ سال هاست از دعا برای شهادت نا امید نشدم و هیچوقت حتی آرزوم کمرنگ نشده چه برسه به نا امید

    وقت خوبیه . مروری بر دنیام می کنم و آنچه گذشته و آنچه در راهه . بدجوری فکر عاقبت نگرانم می کنه . همیشه و آرامشمو می گیره . تنهایی هام کمکم می کنه برا بهتر فکر کردن . کااااااااااش

    شیراز - 17 / 1 / 87 - حسینیه سید الشهداء

    بحث خود فریبی رو شروع می کنم . خیلی لازمه . هم برا خودم هم بچه ها . تازه دیر هم شده . باید مرور کرد . شاید عمری که گمان می کنم عبادته و وظیفه و ..... همش یه خودفریبی بزرگ باشه . یه مقدار از بحث تکراریه . تکرار مکررات . لازمه . هر چی باشه مکررات بهتر از مزخرفاته

    فضای حسینیه سبز سبزه . نور پروژکتورها در سبزی دیوارها فضای غریبی رو تداعی می کنه . اصلا من چمه ؟ وقتی دایره های سینه زنی شکل می گیره با لذت غمناکی به بچه ها خیره میشم . همیشه این خیره شدنو دوست دارم . احساس می کنم دارم به خط شکنا نگاه می کنم . ضربان قلبم خیلی تنده . دکتر گفته حتما اینجور مواقع باید پروپرانولول بخوری . می شینم . قرص رو می ندازم بالا !! افاقه ای نمی کنه . وااااااااااای خدا چمه !؟ کاش اینا افسانه بود

    شیراز - 24 / 1 / 87 - حسینیه سید الشهداء

    عصری غسل شهادت کردم . بعد ها یادم اومد !!!؟ چرا ؟ خب من معمولا زیاد غسل شهادت می کنم . از علائم امید و یقینه . ولی در اوقات خاص . این دفعه همینجووووررررری

    قسمت دوم بحث خود فریبی . وسطای بحث صحبت می ره سمت اینکه شاید امشب شب اخرمون باشه و چی جواب بدیم و چیزایی که زیاد ربطی به بحث نداره و چیزایی که خودم هم بعدا فهمیدم گفتم !!!؟ ضربان قلبم اصلا تنظیم نیست . قرص هم بی فایده ست .

    عرق سردی رو پیشونیم نشسته . رنگم هم حتما پریده . یه حس بدی دارم . خیلی بی ربطه !!؟ احساس بازم بازماندگی !!!؟ وا !!!!!!!؟ خب چرا ؟ چراغا رو خاموش می کنن . فضای مناجات خیلی بهم چسبید . اشکام بی اختیار میاد . امشب مناسبت عزا نیست . می خوایم جلسه رو مناجاتی اداره کنیم . یه دم زمینه مدحی . مرتضی هم قراره مناجاتی واحدو بگیره . دمو میدم : به مشبک ضریحت دلم گره خورده ..... بخدا قسم این گدا رو ولش کنی مرده ..... آبرویی که به من دادی نمی دیدم در خواب ..... حسییییین ابی عبدلله ثارلله

    بسرعت خودمو می رسونم به وسط حسینیه . جمعیت رو با ولع عجیب و غریبی می شکافم . رسیدم

    میکرفون دوم آماده است . یا علی . واااااحد

    بی تو ای صاحب زمان ..... بی قرارم هر زمان

    و ناگهان : بووومب

    برمی گردم به سمت صدا . در میان نوری خیره کننده اشیاء و اجسامی رو می بینم که به آسمون پرت میشن . قفسه یادمان دفاع مقدس هم هست !!؟ مثه برق دویدم سمت انفجار . با نگاه اول فهمیدم چه خبره . از همه واضح تر نصف بدن یکی از برادرا بود که به زیر پنجره نزدیک سقف چسبیده بود . با سرعت خودمو رسوندم به سمت منبر . باید جو رو آروم کنم وگرنه تلفات خروج این جمعیت تلفات بیشتری در پی داره

    خبر مثه برق و باد پیچید . همه اومدن . دوست و دشمن . غریبه و آشنا ... بقیه اش رو همه میدونیم

    بیست و پنج روز غربت و از همه طرف خوردن و زیر همه جور - دقت کنید - همممه جووور !!!!!؟ سوالی رفتن و سکوت و صبری که با توکل جواب داد

    سکوت و صبری که نمونه بسیااااار کوچکی از نمونه های بسیااااار بزرگ اتفاق افتاده در تاریخ بود . مگه چه خبره ؟ میون بنده های خدا ما امتحانمون از هممهههه کوچکتر و ساده تر بود . اصلا من عدد امتحانای بزرگ نیستم . خدا هم میدونه

    ما کوچولو ها و دردای کوچولومون

    و حقیقت روشن شد . خون بچه ها جواب داد

    روسیاهی بر ذغال ماند و درس ها برای عبرت گیران . و یکسال گذشت و هر چی بگم تکراریه . فقط اینو میدونم آرزومندی بالاخره جواب میده . و میدونم دفاع از خود راه دفاع خدا رو می بنده و میدونم که : افوض امری الی الله . ان الله بصیر بالعباد

    و میدونم که عده ای که کا?%Bن

    می خواستم خیلی مفصل بنویسم اما قسمت نبود . شاید و شاید بشرط عمر و مجال فرصتی دیگر

    پست انفجار نورانی مال همون زمان
    http://seyyedanjavi.persianblog.ir/post/101/انفجار_نور

    وبسایت بمب گذاری
    http://www.rahpouyan.com/shohada/

    وبسایت سالگرد شهدای بمب گذاری (جدید)

    http://rahpouyan.com/monasebat/88/shohada/

    مثنوی انفجار کاری از برادر عزیزم سید عباس حقایقی :
    http://maah.blogfa.com/

     

     



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته های دیگران()

    آخ ....... محرم -1387

    حسینی ::شنبه 88/6/7 ساعت 11:55 صبح

    کانون و غزه :

    http://rahpouyan.mihanblog.com/

    کسی کمک می کنه یا علی

     

    مصاحبه سایت مقام معظم رهبری قلب با حقیر :

    جغرافیای سخن : http://farsi.khamenei.ir/page?id=5274

    سحر عاشورای 87 است و من تنها و در فکر . اگر الان بودی کدام طرف را می پسندیدی ؟ دنیا بظاهر نقد ظاهر را یا عقبای نقد باطن را ؟ انکه امروز دنیای نقد را به عقبای نسیه ترجیح میده برای سوال بالا جواب نداده تکلیفش معلومه !؟

    سینه ام  خسته از فریاد های غم و دلم خسته از بیدادهای عالم

    دلی که کورسوی امیدش را هنوز از دست نداده

    و دنیایی که حنایش برام ..... ایشالله ! 

    سرم را بالا میگیرم که سعی کردم سلم لمن سالمکم باشم و همیشه اروز کردم حرب لمن حاربکم باشم .

    سرم را پائین می اندازم که هر چه کنم - که نمی کنم ! - ذره ای از دریای مهر الهی و اربابم حسین را نتوانسته ام حتی شاکر باشم چه برسد به اینکه - زبونم لال ! - روم بدیوار ! - جابر  !!!؟

    اربابی که همین نیم درصد نوکری پر شیله پیله مو مثل گوهری گرانبها خریده که بتونم فریاد بزنم و عالمو خبر کنم که آآآآآآآآآآآآآآآآآآآییییییییی مردم هر چی از دنیا و آخرت می خواین در همین خونه  ست و بدبختین اگه حتی یه روز نوکر اربابی غیر این آقا باشید . بدبختییییییییییییین !!؟

    و اتممناها بعشر : دهه امروز تموم میشه و چقدررر خوشحالم که نوکر دهه گی آقا نیستم  و بساطمون همیشه براهست .

    آری . ارباب فهمید بازموندن چه سخته و خوشگل ترین و راحت ترین و با صفا ترین مسیرو بهم تو زندگی داد تا اینجوری حالیم کنه :

    اگه تنهایی ، اگه نمی فهمندت ، اگه با عینکای دنیایی خودشون می بیننت ، اگه مزه ای از عیش دنیا رو نمی چشی ، اگه مجبوری به بازی کردن .... من درکت می کنم . در عوض نوکر منی . حله؟

    حله !!!!!!!!!!!!!!!!!؟

    بابا تواضع !!! عشششششششششششششقه !؟

    اقا جون تا مرگم کل یوم عاشورا

    همین !

    سلام علیکم بما صبرتم .

    امسال دهه همراه شده با فاجعه کربلای غزه . ناراحتحال و هوای شهادت طلبی و ظلم ستیزی باز هم دلها رو تسخیر کرده . آیت الله حائری دو شب پیش اومدن جلسه کانون .

     در فضای بعد از جلسه ازشون پرسیدم تحلیلتون چیه . لبخندی زدن و گفتن خیلیییی امیدوارم . لبخنداوضاع کاملا با پیش بینی ها جور در میاد . گفتم امید جهاد هست ؟

     بازم خندیدن و گفتن : خیلیییی

    نمی دونم چی بنویسم . شبا هم به زحمت منبر می رم و می خونم . دلم یه جای دیگه است .

    چه سال خوبی بود امسال . ایشالله محرم این خوبی تکمیل بشه . مثه پرنده ای که دیگه از قفس خسته شده روز و شب خودمو بدیوار قفس می کوبم و اما ..... عجیبه !!

    برا برخی زندگی جریان داره . خیلی آروم تر و راکد تر از همیشه !!!!؟ الانه که یکی بیاد پیام بذاره :

    سلام عزیزم . وبلاگ قشنگی داری !!!!!!؟ به منم سر بزن !!!؟

    بچه ها ! تغییر بازم ضروریه . باز زود دیر نشه ها !!!؟

     ویژه نامه محرم و صفر کانون 1387

    سلام . این ویژه نامه امسال بسیار زیبا و کامل و قابل استفاده است . دست دست اندرکارانش درد نکنه .

     

    معرفی کانون رهپویان در طرح جدید و کامل بروز شد . برای مسئولین فرهنگی دیدن و بررسیش با همه لینکاش خالی از لطف نیست :

    http://www.rahpouyan.com/Moarefi/

    همیشه وقتی شیرینیای دنیا جلوه می کرد این چند خط شعر چشامو باز می کرد . معنی عسی ان تحبوا شیئا و هو کره لکم :

    ماهیه بود باورش ..... بچه های فلش خواهران زحمتشو کشیدن . ببینید :

    http://www.rahpouyan.com/yas/swfs/mahi.swf

    برنامه مراسم حقیر تا اخر سال 87 بشرط حیات :

    http://www.rahpouyan.com/news/news_item.asp?NewsID=405

     

    مرگ در شب و روز جمعه
    تلقین
    ریختن آب بر قبر
    قرآن خواندن
    نماز وحشت
    نماز شب و نماز خواندن
    رکوع صحیح
    آگاهی به مردم دادن
    با فقر ساختن
    صبر بر مشکلات
    صدقه
    با لباس کهنه از قبر بیرون آمد
    اولاد صالح و دوستان باوفایی ندارم
    برای ما خربوزه فرستادی
    اولاد صالح
    پدری از عذاب نجات یافت
    زیارت امام حسین علیه السلام
    محبت اهل بیت
    صلوات بر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم
    عذاب از قبرستان بر داشته شد
    صورتش عوض شد
    دفن در نجف
    توبه از گناهان
    انسان را از عذاب می رهاند
    نیکی به پدر و مادر
    وضو
    ذکر خدا
    نماز
    روزه
    غسل جنایت
    صله رحم
    صدقه / امر به معروف/حسن خلق/خوف از خدا/سبقت در کار خیر/امید داشتن به خدا/گریه از ترس خدا/حسن ظن به خدا/صلوات /شهادت به یگانی خدا/
    نعمت ها افزایش می یابد مطالب گلچین شده به صورت خودکار توسط سیستم
    مرگ در نظر ائمه
    مرگ پاک شدن از گناهان
    مرگ مؤ منان
    مرگ همراه حسرت ها
    مرگ وداع با همگان
    مرگ عمومی
    مرگ دریچه ای به عالم بقا
    چیزهایی که عذاب قبر را برطرف می کند
    مرگ چیست ؟
    مرگ و شیطان
    مرگ و حضور پیامبر و علی
    مرگ سخت ترین حالت برای مجرم
    مرگ و شکایتها
    مرگ و شنیدن نداها
    مرگ وارد شدن به زندگی جدید
    فصل دوم : ارواح در عالم برزخ
    ارواح در قالب جدید
    ارواح مؤ منان به صورت انسان
    ارواح کفار به صورت شیطان
    ارواح ارتباط با بدن ها را قطع نمی کنند
    ارواح مؤ منان با خانواده ها
    ارواح و دیدار با جسدها
    زیارت اهل قبور
    فوائد زیارت اهل قبور
    پذیرایی سلمان از زائرین خود
    ریختن آب بر قبر
    قرآن خواندن
    مرگ در شب و روز جمعه
    تلقین
    تعریف برزخ
    اثبات برزخ
    اثبات برزخ از راه آیات
    چند مطلب به دست می آید
    فلسفه برزخ چیست ؟
    تشبیه عالم برزخ به خواب
    عالم برزخ کجاست ؟
    برزخ ساعتی بیش نیست !
    چرا برزخیان را به دنیا بر نمی گردانند؟
    خواجه ربیع در قبر
    با لباس کهنه از قبر بیرون آمد
    نماز شب و نماز خواندن
    رکوع صحیح
    آگاهی به مردم دادن
    با فقر ساختن
    صبر بر مشکلات
    صدقه
    سگ سیاه بر روی جنازه
    اولاد صالح و دوستان باوفایی ندارم
    داخل شدن نکیر و منکر در قبر
    سئوال در قبر، از ضروریات دین اسلام
    درباره پیامبر هم سئوال می کنند.
    از ولایت علی هم سئوال می کنند
    منکر ولایت را تازیانه زدند
    عده ای منکر سئوال قبراند
    علت خواب دیدن
    فشار قبر
    از فشار قبر خبر می دهد
    فریاد جنازه ای را شنید
    گرزهای آتشین بر سر میتی
    لباسشان پاره و کثیف است
    فشار قبر همه جا ممکن است
    فشار قبر کفاره گناهان است
    عذاب برای جسم است یا روح ؟
    مثال انسان نابینا و زمین گیر
    نماز بدون وضو
    سخن چینی
    غیبت
    اجتناب نکردن از بول
    دوری کردن از همسر
    حق الناس
    یک سال عذاب قبر
    شاهزاده هندی
    مار، او را نیش می زد
    مرا از گرفتاری نجات بده
    یک سال عذاب برای حق الناس
    به اندازه یک گندم از حسناتم کم شد
    بد اخلاقی
    داستان سعد بن معاذ
    خبر شهادت سعد به پیامبر رسید
    ضد ولایت
    حرام خوردن / ترک نماز عشاء/ضایع کردن مال یتیم/ ربا خوردن
    عذابهای بعضی اضافه می شود
    برای ما خربوزه فرستادی
    اولاد صالح
    پدری از عذاب نجات یافت
    زیارت امام حسین علیه السلام
    محبت اهل بیت
    صلوات بر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم
    عذاب از قبرستان بر داشته شد
    صورتش عوض شد
    دفن در نجف
    توبه از گناهان
    انسان را از عذاب می رهاند
    نیکی به پدر و مادر
    وضو
    ذکر خدا
    نماز
    روزه
    غسل جنایت
    صله رحم
    صدقه / امر به معروف/حسن خلق/خوف از خدا/سبقت در کار خیر/امید داشتن به خدا/گریه از ترس خدا/حسن ظن به خدا/صلوات /شهادت به یگانی خدا/
    نعمت ها افزایش می یابد
    عذاب های برزخی مجرمان
    عذاب برزخی قابیل
    عذاب برزخی قاضی
    عذاب برزخی خسروپرویز
    عذاب برزخی ابابکر و عمر
    عذاب برزخی عمر
    عذاب برزخی ابن ملجم
    عذاب برزخی منکرین ولایت
    عذاب برزخی معاویه
    عذاب برزخی یزید
    عذاب برزخی وزیر و خلیفه عباسی
    عذاب برزخی ماءمون الرشید
    عذاب برزحی ظالم
    می خواستند جنازه ای را منتقل کنند
    عذاب برزخی سلطان ظالم
    عذاب برزخی یاران ظالم
    عذاب برزخی زنان
    اما عذاب زناکاران در عالم برزخ
    قبر جنازه زناکار را قبول نکرد
    عذاب برزخی سخن چینان
    عذاب برزخی دروغ گویان
    عذاب برزخی مال یتیم خوران
    عذاب برزخی ثروت اندوزان
    عذاب برزخی فراموش کنندگان قرآن
    عذاب برزخی ربا خواران
    عذاب برزخی دنیا پرستان
    عذاب برزخی تندخویان
    عذاب برزخی رد کنندگان حاجات مسلمانان
    پاداش برزخی نیکوکاران
    پاداش برزخی سلمان
    پاداش برزخی روضه خوانی
    پاداش برزخی همزه و جعفر
    پاداش برزخی دعبل خزایی
    نپوسیدن بدنها
    بدن پیامبر و امام
    جنازه شیخ صدوق
    جنازه حربن یزید
    شنیدن اموات
    خطاب پیامبر با کشته های بدر
    خطاب امیرالمؤ منین به اهل قبرستان
    خطاب علی علیه السلام با پیامبر
    خطابات دیگر علی علیه السلام
    خطاب حضرت علی علیه السلام به کعب
    خطاب علی علیه السلام به طلحه
    اموات جواب علی علیه السلام را دادند
    خطاب سلمان با اهل قبور
    ناراحتی اموات
    آلبالو پلو در طشت حمام
    با عجله از کنار قبر پدر و مادر گذشت
    چند شب غذای من را نفرستادی
    مرا چوب زدی
    صحبت کردن اموات
    صحبت کردن چند نفر با عیسی
    صحبت کردن سام بن نوح
    صحبت کردن حضرت یحیی
    صحبت کردن جوانی مجرم
    صحبت کردن جوانی نیکوکار
    صحبت کردن مرده
    صحبت کردن شمعون با امیر المومنین علیه السلام
    صحبت کردن پدر و مادر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم
    صحبت کردن جمجمه انوشیروان
    صحبت کردن ضمره
    صحبت کردن و دعوت نمودن مرده ای
    صحبت کردن پدر نراقی
    صحبت کردن صاحب قبر ((وجدنا))
    صحبت کردن روح ((قرابهادر))
    صحبت کردن دختری با پیامبر اسلام
    صحبت کردن بازرگان با خانم نیکوکار
    صحبت کردن مردی با همسر خود
    به کمال رسیدن اموات
    داستانی از مرحوم علامه طباطبایی
    در برزخ رذایل اخلاقی تزکیه می شود
    در برزخ قرآن را یاد می دهند
    اجتماع ارواح در وادی السلام
    تکلم علی با ارواح در وادی السلام
    ارواح مؤ منان در بیت المقدس
    ارواح کفار و مشرکان در کجا اجتماع می کنند؟
    به واسطه سه گناه در برهوت
    ارتباط مستقیم با اهل دنیا
    صورت انسان در عالم برزخ - مقدمه
    صورت برزخی مردم را نشان داد
    صورت برزخی مردم در حج
    صورت برزخی خود و دیگران را دید
    صورت ملکوتی ده طایفه
    صورت برزخی ذکر خدا
    صورت برزخی اعمال مؤ من
    صورت برزخی نیت ها
    صورت اعمال بعد از عالم برزخ
    بهشت و جهنم برزخی . مقدمه
    بهشت برزخی
    بهشت و جهنم را نشان داد
    کوثر، نهر بهشت برزخی
    بهشت برزخی وادی السلام است
    جهنم برزخی
    جهنم برزخی شخصی را سوزاند
    انتقال جنازه ها . مقدمه
    جنازه اش را به کربلا منتقل کردند


    مرگ عمومی مرگ شکننده لذت ها مرگ به دست کیست ؟ آیا مرگ نابودی است ؟ مرگ دریچه ای به عالم بقا مرگ چیست ؟ مرگ در نظر ائمه مرگ پاک شدن از گناهان مرگ ترسناک است مرگ مؤ منان مرگ ظالمان مرگ مستی آور است مرگ همراه حسرت ها مرگ وداع با همگان مرگ و حضور فرشتگان مرگ و طلبکاران انسان مرگ و شیطان مرگ و ملک الموت مرگ و فرشتگان رحمت مرگ و فرشتگان غضب مرگ و حضور پیامبر و علی مرگ سخت ترین حالت برای مجرم مرگ و شکایتها مرگ و شنیدن نداها مرگ وارد شدن به زندگی جدید سگ سیاه بر روی جنازه فصل دوم : ارواح در عالم برزخ ارواح در قالب جدید ارواح کفار به صورت شیطان ارواح مؤ منان به صورت انسان ارواح ارتباط با بدن ها را قطع نمی کنند آداب جسد ارواح مؤ منان با خانواده ها ارواح و دیدار با جسدها زیارت اهل قبور فوائد زیارت اهل قبور پذیرایی سلمان از زائرین خود تعریف برزخ اثبات برزخ اثبات برزخ از راه آیات چند مطلب به دست می آید فلسفه برزخ چیست ؟ تشبیه عالم برزخ به خواب عالم برزخ کجاست ؟ برزخ ساعتی بیش نیست ! چرا برزخیان را به دنیا بر نمی گردانند؟ مرگ و طلبکاران انسان مرگ ترسناک است مرگ ظالمان مرگ مستی آور است آیا مرگ نابودی است ؟ نکته ها > جالب مرگ و ملک الموت مرگ و فرشتگان رحمت مرگ و فرشتگان غضب مرگ و حضور پیامبر و علی مواد لازم برای عاشقی آموزش دادن به ذهن و فکر و پیشگویی مراحل مختلف خواب هیپنوتیزم به روش تلقینات لفظی (( خالص )) تمرنات مدیتیشن: / تمرین اول- استقرار آگاهی: تمرنات مدیتیشن: / تمرین دوم - احساس مرکز: تمرنات مدیتیشن: / تمرین سوم-من کیستم؟ تمرنات مدیتیشن: / تمرین چهارم- مدیتیشن بر روی نور: تمرنات مدیتیشن: / تمرین پنجم- تعقیب تنفس: تمرنات مدیتیشن: / تمرین ششم - شمردن تنفس: تمرنات مدیتیشن: / تمرین هفتم- کشف دایره: تمرنات مدیتیشن: / تمرین هشتم- در مقابل درخت : تمرنات مدیتیشن: / تمرین نهم- گل سرخ درونی: تمرنات مدیتیشن: / تمرین دهم - تالاب مملو از گل های مرداب (( لوتوس )): تمرنات مدیتیشن: / تمرین یازدهم - پروانه: تمرنات مدیتیشن: / تمرین دوازدهم - راه روبرو: فواید خود تلقینی خواب درمانی قدرت حدس زدن تجسم خلاق : انواع خواب های مغناصیسی در تلقین پذیری تکنیک هایی برای عمیقتر کردن خلسه هیپنوتیزم



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته های دیگران()

    آ آ خ خ خ ...... رمضان !

    حسینی ::شنبه 88/6/7 ساعت 11:55 صبح

    آخرین پست رمضان هشتاد و هفت

    عید فطر اشکی

    عجب عید فطری بود . راه افتادیم بعنوان عید اول برا بازدید از خونواده شهدای بمب گذاری . واقعا و واقعا این بچه ها یه چیز دیگه بودن . حاجتاشون فرق داشت . زندگیشوون . رفتاراشون . جدا که خدا گلچینه . نذر چله دعای عهد شهیده 17 ساله راضیه کشاورز در سال چهارم دبستانش برا اینکه جزو یاران امام زمان قرار بگیره !!!؟ اتاق پر از عکس شهید شهید مهدوی 20 ساله . دست بوسی مادر اونم هر روزه شهید شاهچراغی که مادرش می گفت از بعد شهادتش هر روز میاد بخوابم و دستمو می بوسه و خیلی خاطرات جدید دیگه که بموقعش میگم

    اینا نشون میداد که اونا یه جور دیگه زندگی می کردن . حاجتاشون فرق داشت . غصه هاشون متفاوت بود . برا چیزای دیگه ای زندگی می کردن و نشون میده که درب شهادت بازه اما برا کسایی که اونطوری زندگی می کنن و نشون میده که برای فرار از مسئولیت نمیشه شهید شد . اندازه یه ماه محرم اشک ریختم . اینم عید بازمانده ها !!؟ همین !!؟

    روز 24 رمضان 87 :

    قدر شبای قدر ؟

    خب  شبهای قدر گذشت و البته عمره دیگه . شاید بازم ببینیمش و شاید همین شبا برامون ندیدنشونو رقم زده باشن .

    اما شب 19 خب بخیر و سلامتی پاکمون کردن که ما پاک بشو نبودیم ...... شب 21  راهمون دادن که ما بیراهه رو بودیم .... و اما !!!!؟ شب 23 !!!؟ .... بله

    قبل و بعد مراسمو بی خیال شو . وسطای مراسم دو تا تیکه خیلیییییی فاز داد . اساسیا !؟ یه تیکه 10 دقیقه ای که گرما داد و انرژی عجیبی که تا بحال بی سابقه بود تو این 70 تا 80 تا شب قدرم !!؟ بله

    گرمای چشم و دل و ناگهان احساس کردم یه نور سبز داره از بالا میاد به سمت من و وسط نور مردی با شال سبز و روی گلگون در حالیکه می خندید نزدیک شد و ......... سلام کرد . سلااااااام . چه طوری ؟ اینه گریمت برا نمایش مسجد کوفه ؟ آره اقا سید . خوبه . خب گریمش خوب بود دیگه !!!!؟ حداقل برا سر کار گذاشتن ملت تو وبلاگ یک یک بود . اما جدی

    فلاش بک .... خلاصه چشام گرم شد و بعد گرمای رحمتو تو قلبم احساس کردم و یه دفعه احساس کردم می تونم باندازه جهانی رحمت داشته باشمو و دوستی و درون گوشه تنهایی تو حسینیه دست بر قنوت دم گرفتم .... اللهم اغفر للمومنین و المومنات و ...... این اولیش

    اما دومی : بجون خودم بدون سرکاری ها !!؟ همه انرژیمو جمع کردم تو دعاهای آخر . تا آخرین دعا که همه میدونین چی چیه و بعد شروع کردم به قسم دادن و درست بعد از آخرین قسم قلبم ملتهب شد و اینبار نه گرمی که داغی با یک شوک بجونم خورد که فکر کنم تابلو بود برا همه و وقتی فریاد زدم ..... بفررررمااااا ... احساس کردم بالاخره خدا شنید .

    اینم فیلمش :

     http://www.rahpouyan.com/monasebat/87/ramazan/report.asp?id=650

    همین برای همه عمرم بسه و شده قدر شبای قدرم .

    همین !!!!!!!!!!!!!!!

    روز 19 رمضان 87  :

    یعنی میشه امروز آقا بیاد ؟

    من که شبای قدر دعا گوی دوست و دشمنم . همه رو هم حلال کردم مگه کسایی که تهمت می زنن . چون تهمت رو دارن فرهنگ جامعه می کنن . شما هم حقیر رو یادتون نره .

    پست چهارم 16 رمضان 87

    مبارکه

    افتادیم تو سرازیری رمضون . سٌررررررررررر بخوررررررررر .... آی حال میده . برا کسی که قدر نیمه اولو دونسته این نیمه وقت صفاست .

     دست کی بالاست ؟ .... عیدتون مبارک

    چش بهم بزنی شبای قدر و روزِی سال دیگه ات و ایشالله خیر و برکت برا همه و خلاصه همه و ما و یه حال و حولی و خلاصه ما هم بله و  سالی پر از برکت جیب و شیکم و ....نیشخند مرررررررگ !!!! منتظرببند نیشتو ..... آها گرفتم ناراحت ..مردم و دردها و غم ها و دلای شکسته و شکمای گشنه و ارزوهای در دل مرده و ....... خب . دیگه باید برم تو فاز گریه و ......... میدونین ؟ اصلا بما نیومده .

    عیدتون مبارک !!! همین

    الان شبکه 4 داره سریال امام علی پخش می کنه .

    من قلب علی قلب می خوااااااااااااام .گریهگریه

    پست سوم 10 رمضان 87

    یه زمانی خیلییییی چیزاااا برام مهم بود .... اما الان نه اونا نه هیچ چیز دیگه ....... یعنی دیگه هیچی دنیا نه برام جذابیت داره نه دافعیت ..... آی بدو فلان شد و فلان گفتن و فلان کردن و بگیر و ببند و بزن و بکش و خلاصه آآآآآی نفس کش !!!! و ازین جغولک بازیا دوران جاهلیتمون که چرا خوردن و گفتن و ... من و من و من و حق من و برای من و با منی ؟ و من ... ولی امروز دیگه من که هیچی . کیلو ؟ نوچ ... گرم ؟ نوووووووچ .

    بابا زبس بس بستم خیال تو ، تو گشتم پای تا سر من .... و  همین !ساکت

    یه زمانی دلی داشتیم و دماغی و هییی چارتا آرزویی و یه ده بیست تا امیدی و ....... اما الان بیدلی و شیوه رندان بلاکش و  ... خلاصه ...... همین ! یول

    اینم پایان نامه دهه اول رمضونمون که بقول خوبان :

    الهی زمانی مرا آه در بساط نبود ....... ولی الان جز آه در بساط نیست  !!!! بازم همین ! ...... همین بازاری شد این پست آخریا هیپنوتیزم

    پست دوم 7 رمضان 87

    خواب فلسفی دیروز من :

    وبسایت رمضان سایت بالا آمد . تا اینجاش که خیلی قویتر از سال های قبله :



    ویژه نامه ماه مبارک رمضان

    http://www.rahpouyan.com/monasebat/87/ramazan/default.asp

    دیروز یه خواب فلسفی دیدم  . خواب دیدم قراره از زندان آزاد بشم . بی مقدمه است ؟ خب من از همینجای فیلمو دیدم !! ...... خلاصه اومدم دم در خروجی . یه سرباز بود جلومو گرفت . گفت ساکتو بده ببینم ...... در ساکو که باز کردم توش فقط چن تا کتاب قطور بود و چند تا کفش چکمه ای نو .

    گفت با این بار نمیشه بری . بذارش همینجا تا از زندان آزاد بشی ...... عصبانی شدم . فایده نداشت . داد زدم ... نوچ ... زنگ زدم رئیس زندان ... نوچ ... خلاصه درگیر بودم که از خواب پریدم .

    ببخشید میشه بگین فلسفه اش کجا بود ؟ خب همین دیگه . فهمیدم برای آزاد شدن از زندون باید کتابا و کفشارو بذارم زمین . خب تعبیرش و معنیش چیه ؟

    خب من اصولا زیاد خواب نمی بینم . خیییییییییللللللللیییییییییی کم . اما رو این خوابم فکر کردم . معنی کتاب ؟ معنی پوتین ؟ معنی زندون و آزادی ؟ خب یه چیزایی فهمیدم . نظر شما چیه ؟

    پست اول - 3 رمضان 87

    سلام . آخرین اخبار راه اندازی سایت های زنجیره ای

     رهپویا ن وصال  رو در لینک زیر ببینید .

     هر کی کمک حاله یا علی . جای ثبت نام داره .

    http://vesalteam.com/

    سلام . رمضان آمد و ....... آی گمگشتگان .

     ان الحسین مصباح الهدی :



    و باز هم دست رحمت الهی و ما کودکان آبنبات طلب ! :






  • کلمات کلیدی :
  • نوشته های دیگران()

    سلام آقا مصطفی !!!!!!!!!!!!!؟

    حسینی ::شنبه 88/6/7 ساعت 11:55 صبح

    سلام . عید غدیر مبارک .

    یه پست از سال 84 درین باره :

    http://seyyedanjavi.persianblog.ir/post/75

    سلام به همه عزیزان . عید قربان مبارک و عرفه تونم مقبول .

    ایشالله که همه رو دعا کردین .

    چن وقتیه می خوام یه نامه بنویسم دستم بقلم نمی ره بملاحظاتی !؟ حالا نامه رو ببینید می فهمید . میدونم چون آدم رسانه ای نیستم نامه رو کس خاصی نمی خونه و حتی کسی که براش نامه می نویسم هم شاید اصلا نبینه . اما ما عادت کردیم بنویسیم و معتقدیم خدا باید ببینه که

    الم یعلم بان الله یری ؟....

    بسم رب الشهدا

    سلام آقا مصطفی !؟ منو که خوب میشناسین فرمانده عزیزم ؟ مسئول حفاظت لشگر21 امام رضا . فرمانده همیشه ساجد و ساکتم ؟ببخشید اینجوری صداتون زدم . میدونم الان دیگه بهتون میگن سردار بنی اسد ...... ولی من دوست دارم مثه همون زمانای سبز صداتون بزنم . زمانی که تو لشکر 21 امام رضا وقتی قدم بر میداشتین ابهتتون و پیشونی مهر دیده تون همه مونو جذب می کرد . تن زیبای صداتون و نگاه نافذتون و ...... تسبیح و ذکر مدامتون و ...خلاصه ..... بگذریم .

    چن وقته مشهور شدین و تو صفخات روزنامه ها و شبکه های رادیو و تلویزیون و .... خلاصه چن وقته می خواستم براتون نامه بنویسم . نامه ای که شاید هیچوقت نخونینش . تا دیشب که تو برنامه ورزشی نود بازم شما بودین و بازم ..... !!!؟.....

    با خودم می گفتم آقا مصطفای ما رو چه به این فضاها !!!!!!!!!!!؟ اونو چه به تیمداری و ابومسلم و سر و کله زدن با بازکنان فوتبال و مصاحبه های جنجالی ؟

    باورم نمیشه . دغدغه هایی که آقا مصفاها و آقا اسماعیل ها - فرمانده لشکرمون سردار اسماعیل قاآنی که هنوزم برام تاج سره و خیلی رشید تر از قبل تو سنگر سپاه قدس -  تو ذهن ما جا دادن مثه راه قدس و کربلا و جهاد تبدیل شده به دغدغه های فوتبالی که کی برد و کی زد و پنالتی ما رو نگرفتن !!!!!!!!!!!!!!!!!!!؟؟؟؟؟؟؟؟ و چی بگم

    باورم نمیشه . شنیدم فرمودین تا حالا بطور شخصی و از جیب خودتون دو میلیارد خرج کردین و پنج میلیارد هم برا تا آخر فصل کنار گذاشتین !!!!؟؟؟ آقا مصطفای همیشه رو موتور هندای 125 !؟ کاری ندارم اینهمه پولو از کجا آوردین !!!؟ حلال حلال !!؟ اما باورم نمیشه تشخیصتون برا خرج این پول تو فوتبال !!!!؟؟ با اون ذهنی که از شما می شناختم .

    دلم خیلی گرفته . نمی تونم ادامه بدم . فقط یه حرف با سپاه پاسداران . همونی که بقول امام (ره ) اگر نبود کشور نبود . میشه بگین این سردارا این اسطوره های دفاع مقدس تو عرصه ورزش چکار می کنن !!!!!!!!؟دارن جو ورزشو سالم می  کنن یا .... !؟ نمی خواین یه فکری بکنین ؟.....

    همین !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!؟....

     

     



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته های دیگران()

    <      1   2   3   4   5   >>   >

    لیست کل یادداشت های این وبلاگ

    شاندل و دکتر علی شریعتی
    گاهی فقط گاهی......
    و تو چون مصرع شعری زیبا
    مریم نازم
    [عناوین آرشیوشده]

    About Us!
    از روی پلک شب
    حسینی
    دستشان را نرساندیم به سر شاخه هوش تعارف که نداریم ... نوشته های من سرگذشت کلمات پریشان و سرگردانیست که ترکیبشان خزعبلاتیست که قرار نیست در هیچ کجای تاریخ ماندگار شوند. دل و مغزم میترکند و انگار تمام چیزهایی که یاد گرفته ام هیچکدامشان به هیچ کاری نمی آیند. خوش خیال بودم ... فکر میکردم که یاد گرفته ام «خوب» را میشود با نشانه ها و علامتها پیدا کرد. لحظه های عمر را به دنبال نشانه ها و کشف آنها گذراندم تا «خوب» را پیدا کرده باشم. پرنده ای که رد میشد... بادی که میامد و بارانی که نمی آمد. ابرها، برگها ... اما ...حالا به «خوب» و «بد» شک کرده ام. به تمام علامتها و نشانه ها مشکوک شده ام. به خیر و شر بودنشان. به همه راهها و مسیرهای رفته و نرفته. به همه تجربه ها و پندهایی که برای یاد گرفتنشان عمری گذشت. پشیمان نیستم. فقط کاش میفهمیدم. اگر میفهمیدم، چیزی که به نظر ما خیر و برکت و سلامته، همون چیزیست که برای خدا و سرنوشت این دنیا خیر و درسته... اونوقت اینهمه روزها حرام نمیشدند. تورا به خدا برای خودمان دعا کن که خواسته های «خیر» ما همان خواسته های «خیری» باشد که روح جهان خواسته.
    Link to Us!

    از روی پلک شب

    Hit
    مجوع بازدیدها: 24661 بازدید

    امروز: 5 بازدید

    دیروز: 7 بازدید

    Day Links
    دانلود فول آلبوم فریدون اسرایی [11]
    دریـاى عـرفـان [29]
    مفتاح الفلاح [24]
    سایت معروف بچه های قلم [5]
    بانک صوت و فیلم مذهبی [5]
    [آرشیو(5)]


    Archive


    آرشیو نامه

    links
    سرزمین ICT

    In yahoo

    یــــاهـو

    Submit mail