سلام
12 / 9 / 87
تا محرم چیزی نمونده . یه دو هزار صفحه مطلب جمع کردم و آماده کردم برا منبر محرم با محتوای مرگ که اگه اگه اگه زنده بودم راجع بهش صحبت کنم بنظرم رسید اسم منبر دهه رو بذارم پرواز تا عرش . کسی اسم مناسب تری سراغ نداره . بکامنتین لطفا تو ثوابش شریک شین . السلام علی الحسین
بازتاب خبری همایش سایه ی شوم )بهائیت در سمنان )
سایت خبری قاصدک http://www.ghasedaknews.ir/ShowNews.aspx?CatId=2&id=716
خبرگزاری جمهوری اسلامی http://www4.irna.ir/View/FullStory/?NewsId=238717
خبرگزاری ابنا http://www.abna.ir/data.asp?id=126989&lang=1
خبر گزاری رسا http://www.rasanews.com/Negaresh_site/FullStory/?Id=41609
جزئیات جلسه محاکمه علنی عاملان انفجار حسینیه سیدالشهداء
http://www.rahpouyan.com/Shohada/n57.asp
میلاد امام رئوف مبارک .
مشهد دعا گو بودیم و خدا شاهده
نگرانی قسمت دوم
واقعا همیشه فکر می کردم تنها راه خروج از نگرانی دیدن نماینده خدا بصورت شخصی یا عمومیست تا هر چه کم و کسر داریم به ما گوشزد کند . پایان نگرانی دو راه بیشتر نیست . یکی شهادت و دیگری تشرف . با همه روسیاهی امیدم اینه یکی ازین دو رو خدا قسمتم کنه . مکاشفه ای که شنبه گفتم شاید بهترین خبر عمرم بود که این نگرانی رو کمی التیام می بخشید . اما باز هم نگرانم .
مدتیه بخاطر اینکه نیمه اول سال بخاطر بمب گذاری برنامه های شهرستانم کنسل شد دارم جبرانی !!!!؟ می رم . برا همین بعد از خجالت عزیزانی که تو کامنتا ازم خواستم برم وبلاگشون در میام . ایشالله همین هفته و پست جدید هم می زنم . البته وبلاگا رو می رم اما وقت کامنت نمیشه مخصوصا تو شهرای دیگه که میام نت سرعت خیلی پائینه . مثه همیشه خاک پاتون شرمندتون هم هست . خواهشا دعام کنین
یا علی
آنچه کادر باید بدانند :
http://www.rahpouyan.com/article/showart.asp?sid=232&aid=3606
برنامه شهرستان های حقیر تا دهم آذر ماه :
http://www.rahpouyan.com/news/news_item.asp?NewsID=394
سایت های زنجیره ای کانون :
http://www.rahpouyan.com/Ridp.asp
نگرانی
یکی از خصویاتی که ادما رو از حیوونا جدا میکنه نگرانیه . مخصوصا اون نوعی که از نفس لوامه یا نفس الهیه نشات می گیره .
چه قشنگه وقتی بنده با چهره ای ملتهب صورتشو به آسمون می کنه و در نهایت ضعف فریاد می زنه خدایا نگرانم .
نه که فکر کنی از رحمتت و از مصلحتت غافلم . نه نگرانم چون آدمم .
نگرانم چون آینده رو نمی بینم .
نگرانم چون فریاد رسم رو نمی بینم . صداشو نمی شنوم .
نگرانم تا بدونی منتظرم . منتظر دیدنت و منتظر احساس کردنت .
نگرانم چونکه مرگ و زندگیم دست خودم نیست .
نگرانم چون نفهمیدم از کجا اومدم و برا چی اومدم .
نگرانم ....همه حیرتم که دهقان .... به چه کار کشت ما را
نگرانم بابت این که معصیتام واقعا بخشیده شده ؟ عباداتم پذیرفته شده ؟ تو پرونده ام چه خبره و ..... هزاران سوال دیگه
راه حل این نگرانی هام چیه ؟ خب این پستو ادامه میدم . شما فعلا نظراتتونو بدین . این بنده حیرونو نگرانو نجات میدین ؟ بله